معنی اولیه چیزی را گرفتن، اختلاط تمام کردن، کامل کردن، درست کردن، یکی کردن، تابعه ,, معنی اولیه چیزی را گرفتن، اختلاط تمام کردن، کامل کردن، درست کردن، یکی کردن، تابعه پ, معنی اmgdi ]dxd cا ;ctتj، اoتgاz تkاk lcbj، lاkg lcbj، bcsت lcbj، dld lcbj، تاfui ,, معنی اصطلاح اولیه چیزی را گرفتن، اختلاط تمام کردن، کامل کردن، درست کردن، یکی کردن، تابعه ,, معادل اولیه چیزی را گرفتن، اختلاط تمام کردن، کامل کردن، درست کردن، یکی کردن، تابعه ,, اولیه چیزی را گرفتن، اختلاط تمام کردن، کامل کردن، درست کردن، یکی کردن، تابعه , چی میشه؟, اولیه چیزی را گرفتن، اختلاط تمام کردن، کامل کردن، درست کردن، یکی کردن، تابعه , یعنی چی؟, اولیه چیزی را گرفتن، اختلاط تمام کردن، کامل کردن، درست کردن، یکی کردن، تابعه , synonym, اولیه چیزی را گرفتن، اختلاط تمام کردن، کامل کردن، درست کردن، یکی کردن، تابعه , definition,